رجب را ماه خدا و شعبان را ماه رسول خدا و ماه رمضان را ماه بندگان خدا نامیده اند و چه سیر و سلوک درست و بجایی است این حرکت و سیر از خدا به رسول و از رسول الله به عباد الله.
اگر از سفرهای چندگانه سخن رفته است. آن سفر و سیر وسلوک برای همگان است ولی این سفر برای انبیاء و برگزیدگان و مربیان است.
عبودیت، رسالت، هدایت.
ماه رجب ماه بنده شدن است. ماه آزاد شدن از بندها و زنجیر ها است.
ماه اتصال به اوست. ماه رهایی از زیاده روی ها و رفتن به سوی زیاد شدن ها است. ] وَزِدنی مِن فَضلِکَ یا کریم[
حال که به او متصل شدی و از فضل و کرامتش بهرمند شدی و به توسعهی وجودی دست پیدا کردی و دیدی که او همه ابعاد وجودیت را پُر کرد و چیزی را بی بهره نگذاشت و حتی نه فقط خواستههایت را که چیزهایی که نخواسته بودی و نمی شناختی را هم به تو داد ]یا مَن یُعطی مَن لَم یَسئَلهُ و مَن لَم یَعرِفهُ[ طبیعتاًمنقطع می شوی که او صمد است و پُر و ما نیازمند و فقیر.
و اتصال به غنی است که انسان را بی نیاز میکند. و انقطاع از غیر او بعد از این اتصال به اوست. و تا این اتصال و ارتباط برقرار نشود انسان دل از غیر او نمی برد.
آنکس انقطاع از غیر و را می خواد که پر شده باشد. نقطه ی خالی در تمامی ابعاد وجودش نباشد. در این صورت انقطاع طبیعی است.
برای همین است که این ویژگی اکتسابی نیست که از جنس هبه و بخشش است. کوششی نیست، که جوششی است. از درون تو انقطاع از غیر او می جوشد و دل از همه می بُری چرا که در دل خود جایی برای غیر او نداری. ] الهی هَب لِی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیک[
و آیا این انقطاع هبه ای را چشیده ای ؟ و یا در کسی دیده ای؟
من می شناسم عبدی را که دل از همه بریده بود و در غار حراء با او خلوت گزیده بود و آری اینچنین بود که به بعثت رسید و مبعوث شد.
که ماه رجب ماه عبودیت بود، ماه خدا بود، ماه اتصال به او بود. حال که محمد صلی الله علیه و آله عبد شده است پس باید رسالتی به عهده بگیرد و رسول شود ] وَ اشهَدُ انَّ مُحمداًعَبدُهُ و رسوله[ که رسالت ادامهی عبودیت است و رسالت او هدایت و حقانیت است ] هُو الذی اَرسَلَ رسولَهُ بِالهُدی و دینِالحق[ 33/توبه- 28/ فتح- 9/ صفّ.
رجب ماه عبودیت بود و شعبان ماه رسالت و ماه رمضان ماه هدایت. حال باید بهسوی ماه رمضانرفت. ماه ضیافت و چه ضیافتی از هدایتهای رسول الله بالاتر و والاتر؟
خدایا رجب گذشت و عبد نشدیم. شعبان رو به پایان است و شعبه ای از رحمت و رضوانت را برنداشتیم ( شَعبانُ الذی حَفَفتَهُ مِنکَ بِالرَّحَمهِ و الرِّضوان ) چگونه به ضیافت و مهمانیت وارد شویم؟ با این همه آلودگی چه کنیم؟
تو ببخش تو خود ما را اذن دخول ده.
« الهی إِن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فِی ما مَضی مِن شعبانَ فَاغفِرلنا فی ما بَقِیَ مِنه »
آمین.
نظر شما